روزی مجنون باانگشت روی زمین مینوشت:
لیلی...لیلی...!
پرسیدندچه مینویسی...؟
گفت:
چون میسر نیست مراکام او...عشق بازی می کنم با نام او
لطیفه و داستان و سخنان زیبا و .....
|
روزی مجنون باانگشت روی زمین مینوشت: لیلی...لیلی...! پرسیدندچه مینویسی...؟ گفت: چون میسر نیست مراکام او...عشق بازی می کنم با نام او
این کوزه چومن عاشق زاری بوده است دربند سر زلف نگاری بوده است این دست که بر گردن او می بینی دستی است که بر گردن یاری بوده است (عمرخیام) ادامه مطلب عشق پیش ازعرضه بایددراندرون باشد !بنابراین اگرعشق ومحبت راازخود دریغ کنی د درایثار آن به دیگران موفق نخواهیدبود........ (وین دایر) *** ** * چقدر دشوار است برای کسی که عشق میجوید امابه شهوت برسد (جبران خلیل جبران) *** ** * تنها عشقی که می توانیم از آن سودببریم آن است که: اکنون حس کنیم وگرنه برای دیروزبسیار دیروبرای فردا بسیار زود است (لئوبوسکا)
کلاس دخترا
كلاسه دخترارو ببین!!چشمم روشن!!!
غم انگیز1
. واقعا تامل برانگیزه!!!
بعضی وقتا قدر چیزایی رو که داریم نمیدونیم!!!!! **********************دقت كردين وقتي يه دختر خوشگل و زشت كنار هم راه ميرن تا بهشون تيكه ميندازي دختر خوشگله لبخند ميزنه اين دختر زشته يه جور فيس و افاده مياد كه انگار با اون بوديم =))
* خواب رویایی
الاهیات
ما که هرجایی دهَنمـــون سرویس میشه میگن امتحان الهیــه !!
اگه اینجوری باشه که من دیگه دکترای الاهیات گرفتم دوست
هنگامي که در زندگي اوج ميگيري ؛
دوستانت مي فهمند تو چه کسي بودي ! اما .... هنگامي که در زندگي به زمين مي خوري .... اونوقت تو ميفهمي که دوستانت چه کساني بودند ... !!! عاشق واقعی
عاشق واقعيت كسيه كه وقتي لباس هاي ساده يي هم پوشيده باشي؛؛؛؛؛ تو رو به همه ي دنيا نشون بده و بگه: اين تموم دنياي منه!!!!!!!!
عشق
گفتند:معشوقه ات بهت خیانت می کند!...گفتم:می دانم!
گفتند:این یعنی دوستت نداره!......گفتم: می دانم! گفتند:روزی می رود وتنها می مانی!...گفتم:می دانم! گفتند:پس چرا ترکش نمی کنی؟... گفتم:این تنهاچیزی است که نمی دانم دختران از خود راضی
ازدختره ميپرسن شما شیرازی هستين؟ ميگه: نه. چشماتون قشنگ ميبينه
دوستی
.شیوه ی مخ زدن در کشورهای مختلف (از دست ندید :دی)
♥‿♥ فرانسه: پسر: بن ژور مادام! حقیقتش رو بخواید من از شما خوشم آمده و میخواهم اگر افتخار بدید با هم آشنا شیم! دختر: با کمال میل موسیو! ... ... ایتالیا: پسر: خانوم من واقعا شمارو از صمیم قلب دوست دارم و بسیار مایلم که بیشتر با شما آشنا شم! دختر: من هم از شما خوشم اومده و پیشنهاد شمارو با کمال میل می پذیرم! انگلیس: پسر: با عرض سلام خدمت شما خانوم محترم! خانوم من چند وقت هست که از شما خوشم اومده می میخوام اگه مایل باشید باهم باشیم! دختر: چرا که نه؟ میتونیم در کنار هم باشیم! ایران: پسر: پیــــــــــــــــــس ... پیس پیس ... پـــــــــــــــــــــــیــــــــــــــــس ... پیییییییییییییس ... ســــــــوووووووو ... ســــــــــوووو ... ســــــــــــس ... ســـــــــــــــــــــــــــــــــــس ... پــــــــِـخخخخخخخخخ ... چِــخـــــــــــــــه ... هووووووی با تواما! بیا شماره مو بگیر بزنگ! دختر: خفه شو! کصافطِ عوضی! مگه خودت خوار و مادر نداری راه افتادی دنبالِ ناموس مردم،بی ناموس! شماره تو میگیرم فقط واسه اینکه شرتو زود کم کنی! ساعت 10 زنگ میزنم برای بعضی دخترا
دختره ابروشو تتو کرده!!!
دماغشو عمل کرده!!! گونه گذاشته!!!! تو لباشم از این کوفتیا تزریق کرده!!! در حد عروسم آرایش می کنه!!! ... ... خب ایشون داره واضح نشون میده که حالش از خودش بهم می خورده دیگه!!!! کوبیده از اول ساخته!!! من دیگه چی بگم بهش؟؟؟؟ جک
غضنفر با دوست دخترش رفته بود پارك. مأمورین اونو گرفتن و ازش پرسیدن: از كجا میای؟
گفت: میدان ولیعهد. مأمور زد تو سرش و گفت: خاك بر سرت، ولیعهد مرد، حالا انقلاب شده، باید بگی میدان ولیعصر. بعد مأمور ازش پرسید: كجا میری؟ گفت: پارك شاهنشاهی ...مأمور زد تو سرش و گفت: خاك بر سرت! شاهنشاه مرد، حالا انقلاب شده، باید بگی پارك ملت. بعد مأمور پرسید این خانوم چه نسبتی با تو داره؟ غضنفر گفت: نامزدمه. مأمور پرسید: اسمش چیه؟ غضنفر گفت: امام حسین مأمور پرسید: چی؟ امام حسین؟ غضنفر گفت: بله، قبل از انقلاب اسمش فوزیه بود. حالا لابد چون انقلاب شده باید بگیم امام حسین دوستی را از زنبور یاد نگرفتم که وقتی از گلی جدامیشه میره سراغ گل دیگری " دوستی را ازماهی یاد گرفتم که وقتی از آب جدامیشه میمیره......
کهنه فروش توکوچمون دادمیزد: کهنه میخریم!وسایل شکسته وپاره پوره میخریم! بی اختیاردادزدم قلب شکسته هم میخری؟ گفت که: اگه ارزشی داشت کسی اونونمی شکست.........
وقتی به دنبال آرزوهات میری! مدام به کوله پشتیت نگاه کن مباداسوراخ باشه وچیزایی که امروزداری دوباره بشه آرزوهای فردات.....
بعضی وقتاآدما الماسی تودست دارن امابعدچشمشون به یه گردو میافته ودولا میشن تاگردو روبردارن اماالماس میافته وتوشیب زمین قل میخوره وتوچاهی عمیق فرومیره! میدونی چی میمونه؟ یه آدمو. یه دهن بازو. یه گردوی پوک ویه دنیاحسرت.......
کلاه فروشی روزی از جنگلی می گذشت. تصمیم گرفت زیر درخت مدتی استراحت کند. لذا کلاه ها را کنار گذاشت و خوابید. وقتی بیدار شد ادامه مطلب برترین ها: چهار دانشجو شب امتحان به جای درس خواندن به مهمونی وخوش گذرونی رفته بودند و هیچ آمادگی امتحانشون رو نداشتند. روز امتحان به فکر چاره افتادند وحقه ای سوارکردند به این صورت که سر و رو شون رو کثیف کردند ومقداری هم با پاره کردن لباس هاشون در ظاهرشون تغییراتی بوجود آوردند. ادامه مطلب
حالش خیلی عجیب بود فهمیدم با بقیه فرق میکنه ادامه مطلب |